فصل گرمای داغ تابستان گذرم اوفتاد به گورستان روی هر سنگِ قیمتی و گران بود یک نام و چهار پنج عنوان یکی بنوشته بود جلیل القدر پدرش بوده حاکم و در صدر مال و دارایی اش فزون بوده بهر اطرافیان ستون بوده سنگ دیگر مهندس و دکتر وان یکی مالکِ هزار اشتر دیگری بوده سال ها خادم زندگی کرده سال ها سالم قبر دیگر نوشته بود ناجی یعنی بوده سال ها قاضی گفتم ای وای بر چنین شخصی بر چنین قاضی نگون بختی او خودش زیر سنگ، گرفتار است از چنین اسم و رسم بیزار است سنگ و عنوان و نامِ بی بوده ,چنین منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

معرفی تجهیزات اندازه گیری و ابزار دقیق آریان تجهیز تاسیسات مکانیکی ساختمان هر چی کی بخوای فروش وسایل نقلیه سنگین پی سی کلاس آینه ارایشی مرداد موزیک | دانلود آهنگ جدید دبیرستان استعدادهای درخشان دستغیب کازرون موراتا